پورعلی گنجی طرفدار کدام تیم است
پورعلی گنجی طرفدار کدام تیم است
مرتضی پورعلیگنجی مدافع ایرانی شنژن چین به خبرورزشی گفت: من شاگرد آقا یحیی بودم و خیلی قبولشان دارم، همین باعث شده شایعه کنند میخواهم به لیگ ایران برگردم.

خدا را شکر میکنم که کیروش را سر راه زندگیام قرار داد
مرتضی پورعلیگنجی: سرخابیها؟ پیراهن یکی از آنها را میپوشم
اگر مادرم حکم کند، همین الان فوتبال را رها میکنم
مرتضی پورعلیگنجی مدافع ایرانی شنژن چین به خبرورزشی گفت: من شاگرد آقا یحیی بودم و خیلی قبولشان دارم، همین باعث شده شایعه کنند میخواهم به لیگ ایران برگردم.
خبرورزشی امید یوسفیان؛ مرتضی پورعلیگنجی؛ این نام هیچ حاشیهای را به ذهن شما نمیآورد. یکی از بازیکنان آرام، صبور و مقاوم در فوتبال ما که شیوه خوب جنگیدن را از کودکی آموخت و برای مشکلاتش دو پناه داشت: اول خدا و دوم مادرش. بازیکنی که یک تغییر کوچک در پست بازی، موجب شد مسیر زندگی حرفهایاش متحول شود و به لیگهای چین، قطر و بلژیک راه پیدا کند. او در ۲۸ سالگی هنوز قلههای فتحنشده بسیاری برای خود متصور است و قصد دارد با ورود به یکی از تیمهای پرطرفدار پایتخت، چالشی جدید را تجربه کند. با او درباره زندگی و فوتبال حرف زدیم. این گفتوگوی خواندنی را از دست ندهید.
مادر در زندگی شما نقش و جایگاهی ویژه دارد. علاقه و دین شما به مادر، همه را به یاد کریس رونالدو میاندازد. اگر کفر نباشد باید بگویم من مادر را پرستش میکنم. بعد از خدا برای من فقط مادر کلمهای معنادار است. تمام مادران برای فرزندانشان محترم و مقدس هستند اما برای من همه زندگی است. زحمات و سختیهایش را فراموش نمیکنم و هرچه دارم از همین سختیهای اوست. او همیشه باعث شده در بدترین شرایط به زندگی امید داشته باشم. او نور امید زندگی من بود. او همیشه جاده مرا به سمت موفقیت هموار کرده و باید هم برای من چنین جایگاهی داشته باشد. زندگی من با رونالدو خیلی تفاوت دارد. کریس رونالدو تا زمانی که در پرتغال بازی میکرد، سایه پدر بالای سرش بود. در ۲۰ سالگی و وقتی به منچستریونایتد رفت پدرش را از دست داد و با این حال برای مادرش احترام زیادی قائل است و همه افتخاراتش را به مادر تقدیم میکند اما مادر من همه وجودش را خرج من کرد، چون وقتی دو ساله بودم پدرم فوت کردند. آن موقع مادرم ۲۳ ساله بود و به تنهایی بار زندگی و فرزندانش را به دوش کشید و خم به ابرو نیاورد. این مادر، پرستیدنی است. مادرم سایه پدر و مادر را با هم بر سر زندگیام کشید تا کمبودی احساس نکنم. مادرم را آنقدر دوست دارم که اگر به من بگوید، همین الان فوتبال را کنار بگذار، به جان عزیز خودش یک لحظه هم درنگ نمیکنم. تمام هم و غم من این است که مادرم سرش را بالا بگیرد و خدا را شکر کند که چنین پسری دارد.
در نفت تهران اتفاقی برای شما افتاد که پیشتر برای کریم باقری افتاده بود و با تعویض پست بازی شما، مسیر حرفهایتان تغییر کرد. درباره آن اتفاق بگویید. آقای گلمحمدی در نفت تهران دو بار مرا در دفاع بازی داد. ریسک اصلی را آقای کیروش کرد. او در جام ملتهای ۲۰۱۵ ریسک بزرگی کرد و پست مرا تغییر داد. خدا را شکر میکنم که کیروش را در ۲۱ سالگی سر راه زندگیم قرار داد. او باعث این پیشرفت در زندگی من شد و خیلی خدا را شکر میکنم که همهجا کمکم کرد.
در نفت آن زمان بازیکنان باکیفیت فراوانی بازی کردند که بعدها به ستارههای فوتبال ایران تبدیل شدند. سیدجلال حسینی، وحید امیری، علیرضا بیرانوند، وریا غفوری، مجتبی حقدوست، کمال کامیابینیا و… درباره آن نفت صحبت کنید! این نامها واقعاً قابل احترام هستند. در تیم نفت بازیکنان بسیار باکیفیتی بازی میکردند که متأسفانه قدر این تیم باساختار را ندانستند. ما در نفت همه رفیق و برادر بودیم. این بازیکنان و بازیکنان باکیفیت دیگر همگی مهرههای اصلی تیمهایشان هستند و این نشان میدهد نفت چه تیمی بود.
در ردهها برای پاس و نفت تهران بازی کردید. دو تیم شناسامهدار که نابود شدند. حستان نسبت به این دو تیم؟ اسم پاس ابهت عجیبی داشت. من هر بار که این اسم را میشنوم و میگویم دلم میسوزد. پاس آنقدر بزرگ بود که همه بازیکنان فوتبال آرزو داشتند برای آن بازی کنند. من متأسفم برای آنها که پاس و نفت را منحل کردند. این باشگاهها محل امنی برای استعدادهای فوتبال ایران بود تا خود را به فوتبال ما معرفی کنند اما حیف…
برای اولین بار توسط کارلوس کیروش به تیم ملی دعوت شدید. سالهای حضور کیروش در فوتبال ما را چطور ارزیابی میکنید؟ او مربی بزرگی بود که توانست ۸ سال در فوتبال ما و تیم ملی کار کند. او با توجه به ابزاری که در اختیار داشت، سبکی برای ما انتخاب کرد که جواب داد. ما برابر تیمهای بزرگ در جام جهانی نمیتوانستم هجومی بازی کنیم، چون قدرت ما به اندازه آنها نبود. منتقد و مخالف و همینطور موافق داشت. شاید این حرف من به مذاق مخالفان خوش نیاید اما او به تیم ملی ما شخصیت داده و برای فوتبالدوستان دنیا مهم شده بود.
مخالفان کیروش روی نتایج تیم ملی در دو جام ملتها متمرکز شده بودند. در جام ملتهای ۲۰۱۵ که بدون تردید داور سر تیم ما را برید و این را هر کارشناس بیطرفی قبول دارد. در جام ملتهای ۲۰۱۹ هم من معتقدم در صحنه گل اول ژاپن، باز هم داور نقش داشت. البته ۵ بازیکن که من هم در میان آنها بودم نباید تمرکزمان را از دست میدادیم و همان گل شیرازه تیم ما را متلاشی کرد. آن گل به حسرت بزرگ زندگی بازیکنان تیم ملی تبدیل شد و نمیخواهم زیاد دربارهاش صحبت کنم. فکر میکنم بچگی و بیتجربگی کردیم. اشتباه ما نادر بود اما در فوتبال اتفاق میافتد. بازیکنان بارسلونا هم در لیگ قهرمانان مقابل لیورپول چنین اشتباهی انجام دادند. در آن دو جام ملتها اشتباه از سوی آقای کیروش نبود اما بیشترین ضربه به او وارد شد. من فکر میکنم اگر میگویند فوتبال فقط تجربه به شما میدهد و موجب رشد شما میشود به همین دلایل است. آقای کیروش برای تیم ملی ما خیلی زحمت کشید و در هر پست چند بازیکن به فوتبال ما معرفی کرد و تیم را خیلی جوان و سرحال کرد. امیدوارم هرجا هست، صحیح و سلامت باشد.
ملیپوش شدن شما و همینطور لژیونر شدنتان به این دلیل که در دو تیم معروف پایتخت بازی نکردید، تحسینبرانگیز بود و همه را به یاد وحید هاشمیان و جواد نکونام میانداخت. چه شد که رفتید؟ آرزوی هر بازیکن ایرانی است که در پرسپولیس و استقلال بازی کند. مردم حقیقت را خیلی خوب میدانند و نمیشود به آنها دروغ گفت. محبوبیت آرزوی هر بازیکنی است و این محبوبیت را این دو تیم میبخشند. تیمهای دیگر فوتبال ایران هم قابل احترام هستند اما این دو تیم بدون تعارف با همه تیمها فرق دارند. من خواستم ریسک کنم. برای همین بعد از جام ملتهای ۲۰۱۵ تصمیم گرفتم از نفت جدا شوم. تصمیم گرفتم برای رشد در فوتبال از سواحل نزدیک چشمپوشی کنم. باید دل به دریا میزدم. دوست داشتم کشورهای دیگر را ببینم و سبکهای متفاوت را تجربه کنم. حضور در لیگهای مختلف درسهای متنوعی به من داد و در ادامه فوتبال و زندگی به من کمک کرد. من افتخار بازی برای پرسپولیس و استقلال را پیدا نکردم اما چند سال دیگر افتخار بازی برای یکی از این دو تیم را پیدا خواهم کرد. البته باید دید همچنان کیفیتم برای بازی در آن سطح کافی است یا خیر.
پیش از شما حسن شیرمحمدی و رضا شاهرودی لیگ چین را انتخاب کرده بودند اما بیشتر از یک ماه دوام نیاوردند. دلیل دوام شما چه بود؟ من برای جنگیدن رفته بودم. شاید هیچجا این را نگفتم اما باید بگویم مرتضی پورعلیگنجی برای حضور در لیگ برتر چین نه از زیر ۱۰۰۰ که از زیر ۱۰۰۰۰ شروع کرد. برای آنکه به سطح اول برسم باید خیلی مشکلات را تحمل میکردم و آستانه تحملم را خیلی بالا میآوردم. من رفته بودم برای آنکه به دست بیاورم. حتی یک بازی ثابت برای من برد بود. من رفته بودم تا خودم را ثابت کنم و این کار را کردم و این به تکامل شخصیت من کمک کرد. من زبان چینی نمیدانستم، با غذای آنها آشنا نبودم و خانوادهام هم کنار من نبودند. اینها برای یک جوان ۲۲ ساله مثل من که به خانواده دلبستگی فراوانی داشتم، بسیار سخت بود اما خودم انتخاب کرده بودم و باید تحمل میکردم. خدا را شکر بازیهای خوبی انجام دادم و مسیر رشد خیلی آرام برای من باز شد و از تاریکی به نور رسیدم.
روزهای حضور شما در السد قطر به دلیل همبازی شدن با ژاوی برای فوتبالدوستان ایرانی بسیار هیجانانگیز بود. ژاوی را چطور آدمی دیدید؟ کمی درباره ژاوی و سفرتان به ایران برای لیگ قهرمانان صحبت کنید. السد یکی از بهترین تیمهای آسیاست و خوشحالم که شرایطی فراهم شد تا کنار ژاوی بازی کنم. او یکی از بهترینهای فوتبال دنیا از هر نظر بود و مایه افتخار من بود که کنار چنین شخصیتی بازی کردم. خوشحالم که کنار ژاوی بازی کردم، چون خیلی چیزها از او یاد گرفتم. همه سالهای فوتبالی من خوب بود و سالهای حضور در السد عالی. ژاوی انسانی بسیار فروتن و به قول خودمانی مشتی بود. وقتی با او صحبت میکردی اصلاً احساس نمیکردی که یک بازیکن بزرگ بینالمللی مقابلت قرار دارد. ژاوی چند بار به من گفت ایرانیها خیلی شور و احساس دارند و خیلی زیاد فوتبال را میفهمند. او بازی در آزادی را برای احساس فراوان تماشاگرانش خیلی دوست داشت. با آنکه در نوکمپ یکی از محبوبها بود اما وقتی در آزادی تشویقش میکردند، احساسی میشد.
با این اوصاف باید پرسید چرا السد را ترک کردید؟ چون جاهطلب بودم. دوست داشتم به هدفهای بزرگتر برسم. تصمیم من اگر تصمیم درستی نبود بحثش جدا بود.
در السد مقابل تیمهای ایرانی بازی کردی. این مقابله چگونه بود؟ بسیار سخت. برای بازیکن ایرانی خیلی سخت است، چون همه سلولهای ما سرشار از احساس است و مقابل تماشاگران ایرانی که بارها در تیم ملی تشویقت کردهاند، کار خیلی مشکل میشود.
چرا به بلژیک رفتید، به قطر برگشتید و دوباره به چین رفتید؟ چون دوست داشتم به اروپا بروم. برایتون به من قول داده بود اما عمل نکرد. من هم اشتباه بزرگی مرتکب شدم که زیادی برای آنها صبر کردم. متأسفانه در این مسیر آن اتفاق بزرگ نیفتاد. حقیقت این است که من رفته بودم بلژیک که ۶ ماهه بروم برایتون اما آن هم نشد. فکر میکنم زندگی حرفهای فوتبالیستها پر از پیچهای بزرگ و خطرناک است و این هم یکی از آنها بود. خیلی زود متوجه شدم آنجا پیشرفتی در انتظار من نیست. ضمن آنکه به خانوادهام هم سخت ویزا میدادند و برای همین برگشتم قطر چون قطریها خیلی محترمانه با من برخورد میکردند و مانند خانوادهام بودند. آنها همیشه به من لطف داشتند و من هم با تمام وجود برای آنها بازی کردهام اما باید برای امتحانهای جدیتر و سختتر به لیگ چین میرفتم.
از این نقل و انتقالات راضی هستید؟ خدا را شکر. تا اینجا به من کمک کرده و امیدوارم از این به بعد تصمیمهای بهتری بگیرم.
شما در ۴ لیگ در ایران، چین، قطر و بلژیک بازی کردید. در ۳ معیار کیفیت فنی، امکانات و نظم، رده لیگها را مشخص کنید. همه لیگهایی که بازی کردم لیگهای خوبی بود. در بلژیک بازیها و تمرینات خیلی فشرده و سخت است. بازیکنانشان خیلی قوی و مقاوم هستند. در لیگ چین و قطر بازیکنان خارجی باکیفیت و بسیار گران بازی میکنند. با قیمت دو بازیکن آنها میشود ۱۰ تا تیم در لیگ ایران بست.
چرا ما نمیتوانیم بازیکن خارجی باکیفیت بگیریم؟ این بحث خیلی طولانی است. ما پول داریم اما این پول پای پروندههای انضباطی در فیفا میرود، نه برای خرید مربی و بازیکن خوب. اینها هواداران فوتبال در کشورمان را ناراحت کرده است. پرسپولیس اگر بازیکنان خارجی خوب داشت، هر دو فینال لیگ قهرمانان در چند سال اخیر را با برد تمام میکرد. استقلال، تراکتور، سپاهان و تیمهای دیگر هم همینطور.
در تیم ملی کری آبی و قرمز وجود دارد، کری برای تیمهای خارجی چطور؟ به آن صورت کری قرمز و آبی نداریم، مگر بازیکنانی که برای این دو تیم بازی میکنند که آن هم زیاد جدی نیست که به تیم ملی آسیب بزند. کری برای تیمهای خارجی خیلی بیشتر است. بازیکنان تیم ملی یا رئالی هستند یا بارسایی. آنجا همدیگر را خیلی اذیت میکنیم و خوشبختانه رئال این روزها آنقدر خوب کار کرده که هیچ حرفی برای بارساییها باقی نمانده.
شما در تهران همسایه یحیی گلمحمدی هستید. این همسایه بودن مدام شایعه پرسپولیسی شدن شما را پررنگ میکند. چون در ردهها برای پرسپولیس بازی کردهاید، امکان دارد روزی به پرسپولیس برگردید؟ آقا یحیی مثل برادر بزرگتر من است. من شاگرد ایشان بودم و از ایشان خیلی یاد گرفتهام. سالهاست که ما با هم رفاقت داریم، خیلی هم را دوست داریم و روی رفاقت طرف مقابل حساب میکنیم. دنبال حاشیه نرویم، بهتر است. هم برای پرسپولیس و هم برای استقلال ارزش و احترام فراوانی قائل هستم و برای هر دو تیم آرزوی موفقیت دارم. چند سال دیگر تصمیم نهایی و قطعی را اعلام میکنم.
تیم ملی به جام جهانی قطر میرسد؟ برای پایان گفتوگو درباره تیم ملی فعلی صحبت کنید. بازیکنان بااستعداد و باکیفیتی داریم. در هر پست چند بازیکن آماده داریم. آقای اسکوچیچ هم در این دو بازی نشان داد که چقدر با بازیکنان رفیق است و فوتبال ما را میشناسد. در لیگ ایران زندگی کرده و سالها در تیمهای مختلف امتحان پس داده. امیدوارم ما و سرمربی به هم کمک کنیم تا اتفاقات خوب برای تیم ملی بیفتد. من خیلی دوست دارم با صعود به جام جهانی دل مردم عزیز ایران شاد شود، چون به این شادی به شدت نیاز دارند.
با ستاره های خارج از ایران پیش به سوی دربی ۸۸
لژیونرها طرفدار استقلال هستند یا پرسپولیس؟
حساسیت های دربی بزرگ پایتخت برای نماینده های فوتبال ایران آن سوی مرزها نیز فوق العاده بالا است، لژیونرهایی که هر یک طرفدار یکی از دو تیم استقلال و پرسپولیس هستند.
به گزارش ورزش سه؛ دربی ۸۸ پایتخت و رویارویی دوباره استقلال – پرسپولیس بهانه خوبی بود تا نگاهی به لژیونرهای فوتبال ایران و تعصب آنها نسبت به یکی از این دو تیم بزرگ انداخته شود. سوژه ای جالب که خبرآنلاین به آن پرداخت تا پیرامون این که در آن سوی آب ها بازیکنان شاغل ایرانی دوست دارند قرمز یا آبی برنده بازی امروز شوند، گزارشی تهیه کند. شاید برایتان جالب باشد بدانید کدام لژیونرها طرفدار استقلال هستند کدام لژیونرها طرفدار پرسپولیس.
امیر عابدزاده (مارتیمو پرتغال)
او در پرسپولیس حضور داشت و طبیعتا به رنگ قرمز تمایل شدیدی دارد به خصوص که فرزند یکی از اسطوره های این باشگاه نیز هست، پدری که سال ها مرد شماره یک سرخ های پایتخت بود.
سیدمجید حسینی (ترابزون اسپور ترکیه)
در استقلال رشد کرد و تبدیل به یکی از بهترین مدافعان نسل جدید فوتبال ایران شد. قطعا در بازی امروز طرفدار استقلال خواهد بود.
مرتضی پورعلیگنجی (اوپن بلژیک)
گفته می شود مرتضی شدیدا طرفدار قرمزهاست به همین دلیل با پرسپولیسی ها هم در اردوی تیم ملی نزدیک تر است به همین خاطر او را می توان طرفدار سرخ ها دانست.
میلاد محمدی (اخمت گروژنی)
یکی از قل های برادران تاچیبانا در فوتبال ایران که به همراه مهرداد قبل از مشهور شدن به عنوان فوتبالیست برای تشویق پرسپولیس به ورزشگاه می رفتند.
صادق محرمی (دینامو زاگرب کرواسی)
پدیده یکی دو فصل گذشته پرسپولیس در پست دفاع راست امروز هم دوست دارد هم تیمی های سابقش برنده دربی باشند.
سعید عزتاللهی ( ردینگ انگلیس)
سعید تا آستانه استقلالی شدن پیش رفت ولی سر از اسپانیا در آورد و بعد به روسیه رفت اما شک نکنید او طرفدار پرسپولیس است!
امید ابراهیمی (الاهلی قطر)
فرمانده سال های گذشته استقلال در میانه میدان، بازیکنی که جای خالی او در این فصل حس شد قطعا دوست دارد رفقایش باز هم مثل آخرین دربی برنده باشند.
وحید امیری (ترابزون اسپور ترکیه)
امیری ظاهرا استقلالی بود اما سر از پرسپولیس در آورد تا دو سال رویایی را با این تیم تجربه کند از همین رو می توان او را طرفدار قرمزها دانست.
علیرضا جهانبخش (برایتون انگلیس)
با وجود این که همیشه از پاسخ به این سئوال طفره رفته اما درباره علیرضا هم می گویند پرسپولیسی است و در بازی امروز طرفدار قرمزها.
علی قلیزاده (شارلوا بلژیک)
استقلال این بازیکن را بدجور می خواست اما سر از بلژیک در آورد. از او در بازی امروز به عنوان طرفدار استقلالی ها نام برده می شود.
مهدی طارمی (الغرافه قطر)
قطعا طرفدار پرسپولیس است و در این مورد هیچ جای شک و شبهه ای وجود ندارد.
سامان قدوس (آمیان فرانسه)
نه قرمز است و نه آبی. وقتی در این باره از او سوال کردیم گفت اصلا در این خط ها نیست.
کریم انصاریفرد (ناتینگهام فارست)
کریم شدیدا پرسپولیسی است. او مقطعی هم پیراهن این باشگاه را برتن کرد و قطعا جزو طرفداران سرخ ها قلمداد می شود.
کاوه رضایی(بروژ بلژیک)
گفته می شد او یکی از طرفداران پرسپولیس بود اما سر از استقلال در آورد تا الان از او به عنوان طرفدار رنگ آبی نام برده می شود.
سردار آزمون(روبین کازان):
سردار دوره ای با پرسپولیس تمرین کرد تا نشان بدهد علاقه خاصی به این تیم دارد. همه می دانند او یک پرسپولیسی دو آتشه است.
امید نورافکن(شارلروا)
یکی از لژیونرهای صد درصد استقلالی که حتی در این روزها نیز پیگیر اخبار اردوی تیم سابق خود در آستانه دربی بود و تماس او با هم تیمی هایش از بلژیک سرو صدای زیادی به راه انداخت.